جوان بودم و تمام دنیا توی جعبه آرزوهایم جا می شد. جهان به اندازه جاه طلبی های من گسترش داشت و هر چه می خواستم فقط یک اراده آن طرف تر بود. جوان بودم خب. بین خودمان بماند خر هم بودم. نمی دانستم گاهی وقتها تمام زورت را هم که بزنی کافی نیست نمی دانستم بعضی اوقات تمام چیزی که برای ارائه کردن داری کافی نیست نمی دانستم سام تایمز تو و غرورت و تجربیات مزخرفت و این شخصیت پر از ادایی که داری کافی نیست و نمی دانستم پولمان برای خریدن آن خرس قرمز گنده پشت ویترین کافی نیست. فکر نمی کنم چرا تو اینجا نیستی فکر می کنم چرا من آن جا نیستم؟ فکر می کنم اگر کاری که تمام عمر مشغول به انجام دادنش بوده ام واقعا کاری نباشد که برای آن ساخته شده ام چه می شود؟ چه می شوم؟ دخترکی هستم نشسته زیر آفتاب دهم دی ماه که دارد برای تابستان نقشه می چیند. تنهایی و تنهایی و تنهایی. افکار پراکنده. افکار گم شده. افکار خط خط. افکار گور خر. افکار خر. با موزیک متن جینگل بل ال د وی. و کریسمس شما هم مبارک ای تمام کسانی که در زندگی حداقل یکبار دلتان خواسته کاش مسیحی بودید. کاش کمی " کافی " بودید. کاش می دانستید. کاش پیر نشده بودم. کاش تابستان بود. دلم هوس کرده کمی درباره گرمی هوا غر بزنم. برچسبها: حالات زودگذر شاعر + نوشته شده در شنبه یازدهم دی ۱۳۹۵ساعت 12:37  توسط یاسمن
|
فساد ذاتی ...
ادامه مطلبما را در سایت فساد ذاتی دنبال می کنید
برچسب : خوردگی,امتحانات, نویسنده : inherentviceo بازدید : 15 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 20:49